اواخر دهه‌۶۰ وقتی در شهرک جمهوری نهضتی خودجوش بین همسایه‌ها شکل گرفت و افرادی مثل آقا رضا محرابی شروع کردند به ساخت دالانی پر از گل پیچ امین‌الدوله و کاشت سبزیجات و درخت مثمر، بارقه‌های دوستی با طبیعت و زمین در ذهن خردسال «احسان میرزایی» شکل گرفت.

احسان ميرزايي

همشهری آنلاین - زهرا بلندی: آن‌روزها وقتی «احسان میرزایی» ۷-۸ساله در تلاش برای درک و شناخت بهتر و بیشتر از محیط پیرامونش بود، در بدو ورود به جامعه در جمع همسایه‌های دوستدار محیط‌زیست، با طبیعت پیوند عمیقی برقرار کرد.

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

بیشتر همسایه‌ها در طبقه همکف هر بلوک به امور باغچه‌های چسبیده به ساختمان رسیدگی می‌کردند. همسایه‌ خوش‌ذوق و باسلیقه‌شان، مرحوم آقا رضا محرابی علاوه بر کاشت سبزیجات و درخت مثمر دالان چند متری باشکوهی از گل پیچ امین‌الدوله جلوی ورودی ساختمان ایجاد کرده بود و به طور کلی اقدامات و فعالیت‌های محیط‌زیستی‌ آنها الهام‌بخش ذهن خلاق کودکی مثل احسان بود که حالا تمام هم و غمش حفظ محیط‌زیست شده و سبک زندگی سبز را انتخاب کرده است: «در کنار نعمت بهره‌مندی از همسایه‌های دوستدار محیط‌زیست، خانواده‌ام هم نقش مهمی در گرایش من به دوستی با طبیعت داشتند. عضو خانواده‌ای بودم که ارزش زیادی برای رعایت آموزه‌های دینی مثل پرهیز از اسراف، آسیب نزدن به حیوانات، رعایت حقوق دیگران، دوری از تجمل‌گرایی و چشم و هم‌چشمی قائل بودند؛ موضوعاتی مثل دور نریختن مواد غذایی، هدر نرفتن آب، روشن نماندن لامپ در اتاق خالی، امتناع از خرید اقلامی که منجر به تولید پسماند می‌شود، خرید نان همراه با سفره پارچه‌ای و... برای مادرم خیلی اهمیت داشت.»

  زندگی سبز با ماتیلدا و تیله | همسفر با آرزوهای یک کنشگر محیط‌زیست

هرچه سن احسان بالا رفت، نگاهش هم به موضوع محیط‌زیست مسئولانه‌تر ‌شد. رواج سبک زندگی سبز در خانه آن‌ها بهانه‌ای شد تا مطرح شدن ایده‌های جدید با مقاومت کمتری روبه‌رو شود: «وقتی شروع کردم به تفکیک و جمع‌آوری پسماند تر و دفن آنها در باغچه کوچک خانه، کسی همراهم نبود، اما تک‌تک اعضای خانواده، مدتی بعد، به این رویه‌ جدید عادت کردند و این کار به رفتار روزمره‌ آنها تبدیل شد. دیگر چند سالی‌ است پسماندهای خشک را تفکیک و دسته‌بندی کرده و در زمان لازم به ایستگاه‌های شهرداری تحویل می‌دهیم، از طرفی هم از سال ۹۳ تا این لحظه هیچ پسماند تری داخل مخزن زباله‌ شهرداری نریخته‌ایم؛ پس از گرفتن رطوبتشان آنها را داخل خاک دفن می‌کنیم. خلاصه که تفکیک پسماندهای خانگی به ویژه پسماند تر برای ما به عادت روزانه تبدیل شده و تلاش می‌کنیم این کار را با عنوان سبک زندگی سبز حتی بین همسایگان، هم‌محلی‌ها و عموم مردم هم ترویج کنیم.»

  زندگی سبز با ماتیلدا و تیله | همسفر با آرزوهای یک کنشگر محیط‌زیست

تولد یک پایگاه خبری محیط‌زیستی

احسان در دوران نوجوانی وبلاگی راه انداخت که علاوه بر دل‌نوشته‌های شخصی به انتشار اخبار محیط‌زیستی بپردازد. دنبال کردن مستندهایی از برخی افراد مانند زنده‌یاد دکتر غلامعلی بسکی (فعال محیط‌زیست) ‌ او را ترغیب کرد تا ضمن انجام اقداماتی برای حفظ محیط‌زیست، آگاهی‌اش را رد مورد  مسائل محیط‌زیستی و سبک زندگی سبز بیشتر کند و معاشرتش را با افرادی که دغدغه ‌مشترک دارند، توسعه دهد: «بعدها با گروه پاکسازی طبیعت همراه شدم، اما کار به جایی رسید که دیگر به اقداماتی مانند پاکسازی طبیعت راضی نبودم و با توجه به ابعاد گسترده، سرعت و شدت تأثیرگذاری بحران‌های محیط‌زیستی به دنبال فعالیت فرهنگی بیشتری رفتم.

یکی از وبلاگ‌های محیط‌زیستی‌ای را که داشتم قبلاً به یاد تک‌درختی در روستای گیلی (اراک) با عنوان گیچ (ولیک در مازندران) راه‌اندازی کردم و بعد از مدتی به پیشنهاد و حمایت فنی و مالی یکی از رفقای خوبم، «محسن محبی»، مجوزهای لازم را از وزارت ارشاد گرفتم و وبلاگ با پروانه‌ انتشار پایگاه خبری gich.ir به مخاطبان معرفی شد. از آن به بعد، باتوجه به حضور مداوم در رویدادهای مختلف محیط‌زیستی و رصد دائمی اخبار، گاهی به دعوت برخی سازمان‌های مردم‌نهاد و به صورت رایگان به شهرهای مختلف سفر کردم تا بتوانم مستقیم درباره محیط‌زیست و سبک زندگی سبز با مردم صحبت کنم.

مدتی قبل ساکن طبقه همکف یک آپارتمان بودیم، آب خاکستری درجه یک (بدون چربی و مواد شوینده) را در سینک ظرف‌شویی جمع می‌کردیم و سپس با سطل به پشت پنجره می‌بردم و در آنجا آب را داخل سطل دیگری می‌ریختم که با شیلنگی به یک مخزن در حیاط وصل می‌شد و سپس از آن آب برای آبیاری استفاده می‌کردم. انتشار فیلم‌های آن در گیچ و فضای مجازی نمونه‌ای از اقدامات گیچ است که بهانه‌ای شد تا دنبال‌کنندگان از آن الهام بگیرند.»‌

طی سال‌های گذشته پایگاه خبری گیچ را بدون انتشار آگهی و دریافت حمایت مالی، صرفاً با تعهد فردی و هزینه‌ شخصی، اداره کرده‌ایم و اکنون در تلاشیم تا با جذب حمایت مالی خیران محیط‌زیستی سطح کمی و کیفی آن را بالا ببریم.»

  زندگی سبز با ماتیلدا و تیله | همسفر با آرزوهای یک کنشگر محیط‌زیست
میوه درخت گیچ

دوست دارم شورایار سبز باشم

حالا هم کنشگر محیط‌زیست است، هم مدیر پایگاه خبری «گیچ» که به شیوه‌های مختلف برای حفاظت از محیط‌زیست قدم برمی‌دارد. ذهنش پر از ایده و برنامه‌های جالب محیط‌زیستی است و ارتقای دانش شهروندان به ویژه کودکان در این حوزه را یکی از مهم‌ترین اهداف زندگی‌اش می‌داند. علاقه‌اش به طبیعت او را اهل سفر کرده. هم در سفرهای پاکسازی طبیعت حضور پررنگ دارد و هم چند هفته یک بار برای تجدید دیدار با گیاهان و مرغ و خروس‌های به قول خودش «حمایتی‌»ای که برای هرکدامشان اسمی انتخاب کرده و در باغچه دوستش به سر می‌برند _ محلی که برای برگزاری اردوهای طبیعت‌گردی کودکان تدارک دیده شده _ به آنجا سرمی‌زند.  با اشتیاق عکس‌هایش را از مرغ‌های باغچه «ونسا»، «تیله»، «ماتیلدا» (مرغی که ۲ماه پیش از دست رفت) نشانم می‌دهد:‌ «جریان زندگی را در این باغچه کنار گل‌های آفتابگردان، کدو، گوجه، بامیه‌های ارگانیک و مرغ و خروس‌ها و جوجه‌هایی که هرکدام به طریقی جالب پیش ما آمده‌اند می‌توان دید.»

  زندگی سبز با ماتیلدا و تیله | همسفر با آرزوهای یک کنشگر محیط‌زیست

خیلی دوست دارد به هر طریقی در ارتقای آگاهی شهروندان در حیطه محیط‌زیست قدمی بردارد. مثلاً طی سال‌های گذشته باتوجه به اهمیت آموزش محله‌ای سبک زندگی سبز، ۲ بار داوطلب انتخابات شورایاری محله شد، اما رأی نیاورد. انگار دغدغه‌هایش دیگر منحصر به جداسازی پسماند خشک و تر و ترویج این فرهنگ در خانه و بین دوستان و آشنایان نیست و به این کار بسنده نمی‌کند: «اگر هریک از اعضای شورایاری یا سراهای محله‌ تهران توانایی تأمین هزینه‌های طرح مشارکت حفاظتی من را داشته باشد، داوطلبانه و رایگان با ایشان همکاری می‌کنم.»

این جوان دوستدار طبیعت سال ۹۶ در دوره‌ای ۶ماهه و با مجوز رسمی سازمان محیط‌زیست فضایی را به کمک دوستانش در شهریار برای مدرسه طبیعت فراهم کرده بود تا کودکان ۳ تا ۱۲ سال با حضور والدین در آن، به مانند کودکی خودش، به طور مستقیم و البته بدون خطر با عناصر طبیعت ارتباط و تعامل داشته باشند و اکنون در باغچه‌ یکی از دوستانش در نزدیکی تهران در تکاپوی ایجاد بستری مناسب، ایمن و سلامت برای حضور کودک و خانواده به صورت اردوی یک و دوروزه است؛ فضایی کاملاً طبیعی و روستایی که حتی برای بزرگسالان هم جذابیت دارد.

  زندگی سبز با ماتیلدا و تیله | همسفر با آرزوهای یک کنشگر محیط‌زیست

ایده‌هایی برای تربیت کودکان دوستدار محیط زیست

دوست ندارد هیچ‌وقت بیکار بماند. همیشه طرح و برنامه‌ای در سردارد و مشغول کاری است. ۸سال پیش، باشگاه سبک زندگی سبز را راه اندازی کرد و تلاش کرد در گروه مجازی مباحث محیط‌زیستی را با حضور علاقه‌مندان پیش ببرد، همین‌طور نشست‌هایی را برگزار کرد که با آمدن کرونا همه‌چیز روی زمین ماند: «با سازمان‌های مردم‌نهاد حوزه محیط‌زیست و برخی خیریه‌ها تعامل و همکاری داشتم. مثلاً سال۹۳ به واسطه همکاری با یک خیریه که بازارچه برگزار کرد، غرفه‌ای محیط‌زیستی راه انداختم و یکی از سمن‌های محیط‌زیستی را در آن معرفی کردم که باعث هم‌افزایی و هم‌گرایی دو گروه باهم شد.»

  زندگی سبز با ماتیلدا و تیله | همسفر با آرزوهای یک کنشگر محیط‌زیست

با توجه به دوره‌ای که به صورت آنلاین در دانشگاه کرنر نیویورک گذرانده، طرحی فرهنگی و محیط‌زیستی از به‌روزترین روش‌های آموزش محیط‌زیست برای کودک و خانواده نوشته که در آن بحث حفاظت مشارکتی محیط‌زیست توسط شهروندان مطرح شده و خانواده‌هایی که در این طرح شرکت کنند در فرایند قابل ارزیابی و اندازه‌گیری آموزش مستقیم (برای بزرگسالان) و غیرمستقیم (کودکان) قرار می‌گیرند. در قدم اول، او همه مردم را به دوستی با محیط زیست در محیط خانه ترغیب می‌کند: «هرکس با تفکیک پسماند و نگهداری از گل و گیاه می‌تواند اثری در طبیعت برجای بگذارد. هر شهروند می‌تواند در هر مقدار فضایی که در اختیار دارد، گیاه پرورش دهد و از آن نگهداری کند. طرح کشاورزی خانگی که در قالب کمپین سبزی نوروز  ۸سال قبل معرفی کردم، چند سالی است به پیروان سبک زندگی پیشنهاد نگهداری و پرورش گیاهان خوراکی مانند گوجه، سیب‌زمینی، پیاز، انواع سبزیجات فصلی و دائمی و حتی درختچه‌هایی مانند لیمو را به شهروندان ارائه می‌کنم. خود کمپین سبزی نوروز پیشنهادی فرهنگی و محیط‌زیستی برای حفظ ارزش و جایگاه عنصر مهم سبزه نوروز در سفره هفت سین (در مقابل سبزی چینی) و همینطور نشان دادن ارزش و اهمیت گندم به عنوان محصولی استراتژیک بود. همینطور پرورش و نگهداری گیاهان تزیینی مقاوم به شرایط آپارتمانی مانند پتوس، پوست ماری، برگ عبایی، زامفولیا، گندمی و کاکتوس را هم آموزش داده‌ایم.»

  زندگی سبز با ماتیلدا و تیله | همسفر با آرزوهای یک کنشگر محیط‌زیست

تلاش برای حفظ جنگل هیرکانی

به دلیل علاقه‌ به طبیعت، سفر زیاد می‌رود. سفر را به عنوان یکی دیگر از نیازهای بشر و مباحث مهم سبک زندگی سبز مطرح می‌کند و خودش را در برابر اتفاقات پیرامونی طبیعت و جنگل‌ها مسئول می‌داند.

  زندگی سبز با ماتیلدا و تیله | همسفر با آرزوهای یک کنشگر محیط‌زیست

 پاکسازی طبیعت حین سفر، فرهنگسازی برای مقابله با عوامل تخریب زیست‌بوم همچون آتش روشن کردن روی زمین جنگل، گذر با خودرو از داخل رودها، بالا بردن صدای دستگاه پخش خودروها در جنگل، باقی گذاشتن زباله در طبیعت و... و همچنین همراهی با کمپین‌های پاکسازی طبیعت تنها گوشه‌ای از کارهای او است: «پس از ثبت بیابان لوت به عنوان میراث جهانی و همین‌طور ثبت جنگل‌های هیرکانی به عنوان میراث جهانی به عنوان کنشگر محیط‌زیست در مورد اول از طریق همراهی و پیگیری با گروه و تبیین اهمیت موقعیت بیابان لوت و در مورد دوم با برقراری ارتباط با مسئولین مربوطه از برگزاری همایش چند هزار نفری در بیابان شهداد و رالی خودروهای ۲دیفرانسیل در جنگل هیرکانی جلوگیری کردم. با توجه به تجربه و مشاهداتی که داشتم یادداشتی در مورد تأثیرات منفی تردد خودرو در طبیعت بر حیات وحش، گیاهان و حتی جامعه محلی نوشتم و منتشر کردم.»

شیفتگی او به حفظ طبیعت و محیط‌زیست سرزمینش ایران بی‌تردید ریشه در کودکی‌اش دارد؛ وقتی در اواخر دهه‌۶۰ در شهرک جمهوری نهضتی خودجوش بین همسایه‌ها شکل گرفت و دالانی پر از گل پیچ امین‌الدوله ساخته شد و درختان میوه بار و بر دادند و بارقه‌های دوستی با طبیعت و زمین در ذهن خردسال «احسان میرزایی» ریشه دواند و انگیزه‌ای شد نیرومند و ماندگار برای فعالیت‌هایش در این روزها تا آینده.

کد خبر 711274

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha